ماه: دسامبر 2020
-
رمان خدمتکار جذاب من پارت ۱۰
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید مشغول تمیز کاری بودیم که صدای زنگ در اومد. سمت ایفون…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارمغان بامداد پارت ۱۰
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید صدای مهام بلند شد: -قرار بود این عکس ها رو مجله…
بیشتر بخوانید » -
رمان خدمتکار جذاب من پارت ۹
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید یه لبخند زورکی رو لبم کاشتم تا بقیه سین جین نکنن.…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارمغان بامداد پارت ۹
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید کاهو رو که جویدم بدون نگاه بهش لب زدم: -خوشم نمیاد…
بیشتر بخوانید » -
رمان خدمتکار جذاب من پارت ۸
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید به در نگاهی انداختم. دوتا مرد نسبتا قد بلند جلوی در…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارمغان بامداد پارت ۸
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید من توی اون بار مشغول به کار شدم و دفنه همه…
بیشتر بخوانید » -
رمان خدمتکار جذاب من پارت ۷
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید از زینب خانوم خواستم یه حوله برام بیاره. وقتی حوله رو…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارمغان بامداد پارت ۷
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید ـ من خودم تو رو اینجا آوردم. یک پناهنده ی بدون…
بیشتر بخوانید » -
رمان خدمتکار جذاب من پارت ۶
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید پسره ی فرصت طلب. یه آتو دستش دادم حالا هر روز…
بیشتر بخوانید » -
رمان ارمغان بامداد پارت ۶
جهت مشاهده پارت ها به ترتیب از اینجا کلیک کنید ـ مطمئنم. نیشخند روی لب هاش نشون می داد که من…
بیشتر بخوانید »