دانلود رمان معشوقه جاسوس
دانلود رمان معشوقه جاسوس
خلاصه ای از رمان :»
بازومو کشید که با حرص دستشو پس زدم.
– عه! ول کن تو هم خب! از کی تا حالا ترسو شدی؟
با حرص به شیشهی ساعتش زد.
– ساعت یک نصف شبه آرام! بیدار بشند بفهمند نیستیم بدبخت میشیما.
ببخیال خندیدم و موهای موج دارمو دور انگشتم پیچوندم.
نزدیک به صورتش آروم لب زدم: بذار حال یه پسر رو بگیرم بعد میریم.
پوفی کشید.
– میرم شربت بگیرم.
ازم دور شد که بلند گفتم: مشروب نباشهها!
به سمتم چرخید و عقب عقب رفت.
– نه بیا مشروبم بخور که من جنازتو ببرم خونه.
خندیدم.
– حرص نخور گوجه میشی.
چشم غرهای بهم رفت و دور شد.
به ستون تکیه دادم و به دختر و پسرایی که انگار میخواستن برن توی حلق هم با این رقصیدنشون نگاه کردم.
گوشیمو از جیبم بیرون آوردم و چندتا سلفی از خودم گرفتم.
با صدای یه پسر اونم کنار گوشم از جا پریدم و سریع به سمتش چرخیدم.
– خوشگلی.
نگاهی به سر تا پاش انداختم.
– میدونم.
بدمصب عجب هیکلی هم ساخته!
– چشمتو گرفته؟
با خنده پوزخندی زدم و تنهای بهش زدم.
– برو کنار بذار باد بیاد پسرجون….
لینک کوتاه: http://romankhaneh.xyz/?p=1997